<p> یکی از تاثیرگذارترین افراد در فشن، کرت کوبین، رهبر گروه نیروانا بود که بسیاری از جوانان دهه 90 از استایل او الگو میگرفتند. موسیقی دهه 70 تحت تاثیر عوامل و رویدادهای مهم و تغییرات فرهنگی قرار گرفت. باتوجهبه این شواهد میتوان گفت سهروردی نیز مانند فیثاغورث در گردش اجرام آسمانی هماهنگی میپذیرفت و گردش افلاک را قسمتی موسیقی تلقی میکرد (هومن، 1382، ج1: 8۵؛ موحد، 137۴: ۵۲). ازنظر او، طبیعت در نوعی هماهنگی صوتی و تصویری شریک هستند و کل طبیعت جنبۀ موسیقیایی دارد» (مجتهدی، 139۴: ۶۱). در نظر او، هرگاه که سالک در مدار جاذبه قرار گیرد و بر او از ناحیۀ عالم بالا فیضان گردد و بهنوعی تحت اشراق واقع شود، ذوقی که ازاینبابت بر جان سالک مینشیند، ازآنجاکه تن نیز تحت تصرف جان است، بهناخواسته به حرکت و جنبش درمیآید و بهگفتۀ سهرورد،ی شروع به رقص و سماع میکند. مرغ جان قوّت کند و قفس تن را از جای برانگیزاند. علاوه بر این، مترجم در ترجمۀ واژۀ خروج» هم از واژۀ فرار» استفاده کرد تا با برجستهسازی و بزرگنمایی عقبنشینی گروه النصرة، معنای موردنظر خود را به مخاطب القا کند. پیش- شرط ضروری توسعه در هر جامعهای وجود انسانمدرن با خصوصیات ویژه استموسیقی هنری است که با اعماق درونی روح و احساسات انسانها ارتباط دارد و در این اعماق، جای طنز یا غیرطنز وجود ندارد. این حکیم باستانی پس از اینکه از عالم ت خویش به بدن عنصری بازگشته، نغمههایی را بهگوش جان شنیده مرتب ساخته و بهاینترتیب، علم موسیقی را تکمیل کرده است. شیخ گفت: جان قصد بالا کند، همچو مرغی که میخواهد خود را از قفس به در اندازد. البته این امر بدان معنا نیست که سهروردی، مولوی و دیگر فلاسفۀ اسلامی مفهوم موسیقی و سماع را از فیثاغورث وام گرفته باشند، بلکه این حکمای باستانی، بنابر مشیت الهی، علمی قدسی را معرفی کردند که عرفا و فلاسفۀ اسلامی بهراحتی توانستند در جهانبینی خود جذب کنند. ماهیت نظری و انتزاعی موسیقی، و اتحاد وسیع و وثیق ریاضیات، فلسفه و هنر در اسلام متأثر از نظریۀ فیثاغورث بود که اعتقاد داشت یکی از پایههای حکمت، موسیقی است. صرف نظر از مسائل اقتصادی و ی، نمیتوان احتمال رقابت در سیادت را به عنوان عاملی اثرگذار در این لشکرکشی نادیده گرفت، چرا که شاهعباس تعصب شدیدی نسبت به انتساب خود به امام موسی کاظم7 داشت.</p>
<p> قم: نشر موسسه احیاء آثار امام خوئی (ره). امام محمد غزالی نیز با آنکه در اجرای احکام و سنن اسلامی بسیار سختگیر بوده، رقص، سرود، سماع و آواز خوش را چون ضرر و زیانی به کسی نمیرساند امری مباح دانسته و با صراحت آن را عملی مشروع اعلام میدارد» (راوندی، 13۴1، ج1: 1۶۵). غزالی در کتاب احیاء علومالدین باب مستقل و مفصّلی را به سماع اختصاص داده و معتقد است: سماع مستحب از آن کسی است که دوستی خدا در دلش موج میزند و سماع این دوستی را به جوش میآورد» (ایرانی، ۱۳۷۳: ۱۷۱). اگر مرغ را قوّت عظیم بود، پس قفس بشکند و برود و اگر آن قوّت ندارد، سرگردان شود و قفس را با خود میگرداند. و افلاک را همۀ کمالات به فصل حاصل است، الاّ وضعها؛ زیرا که اگر بر یک وضع ثابت شدی، از دیگر وضعها به قوّه بماندی و چون متصور نیست که جمله به فعل درمیآیند و چون درآیند بهیکدفعه بر سبیل تعاقب به فعل درمیآیند. مرغ جان قصد بالا کند و خواهد که چون از قفس نمیتواند جستن، قفس را نیز با خود ببرد.</p>
<p> دراینراستا ابراهیمی دینانی مینویسد: مطابق آنچه در برخی از آثار حکمای اسلامی آمده، فیثاغورس حکیم باستانی با ت خود به عالم علوی عروج کرده و در اثر صفای جوهر نفس و پاکی قلب خویش، نغمۀ افلاک و صدای حرکت کواکب را بهگوش جان استماع نموده است. چنانکه شعر و غنائم را با شرایطی مباح میدانیم» (ایرانی، ۱۳۷۳: ۱۷۱). مطلق سماع حرام نیست؛ بلکه مباح است. سهروردی موسیقی و سماع را دوست داشته است و احساس میکرده که موسیقی و سماع قدرت مرموزی دارد و فضای خاصی را بر محیط حاکم میکند. در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: مردم ایران زمین از روزگاران کهن پیوند عمیقی با موسیقی داشتهاند. این هنرمند حوزه موسیقی سنتی ایران در ادامه ضمن اعلام نگرانی نسبت به وضعیت کنونی ایران، آورده است: آیا چیزی فراتر و با اهمیتتر از تحقق خواستههای معقول یک ملت شریف و نجیب و بالاتر از تامین رضایت اقشار مختلف جامعه از سوی کسانی که خود را وکیل ملت می دانند، وجود دارد؟</p>